کیت جارت با آینده ای بدون پیانو روبرو می شود

آخرین باری که کیت جارت در انظار عمومی بازی کرد ، رابطه او با پیانو کمترین نگرانی او بود. این کار در سال 2017 در کارنگی هال برگزار شد ، چند هفته از آغاز کار رئیس جمهور جدید تفرقه افکن آمریکا گذشته بود.

آقای. جارت – یکی از منادی ترین پیانیست های زنده ، هنرمند جاز گالوانیزه موسیقی جاز که همچنین موسیقی کلاسیک ضبط کرده است – با سخنرانی عصبانی در مورد اوضاع سیاسی افتتاح شد ، و در طول کنسرت اظهار نظری بی امان کرد. وی در پایان با تشکر از حضار برای گریه کردنش ، پایان داد.

او قرار بود مارس سال بعد برای یکی دیگر از برنامه های انفرادی که بیشترین تلاش را کرده است ، به کارنگی برگردد. افسانه خود را ایجاد کنید – مانند افسانه ای که در ضبط “کنسرت بوداپست” ضبط شده است و قرار است در تاریخ 30 اکتبر منتشر شود. اما این کارنگی همراه با بقیه تقویم کنسرت وی ناگهان لغو شد. در آن زمان ، مارک سابق آقای جارت ، ECM ، موارد بهداشتی نامشخصی را ذکر کرد. از دو سال به این سو هیچ به روزرسانی رسمی انجام نشده است.

اما در این ماه آقای جارت 75 ساله سکوت را شکست ، و صریحاً اظهار داشت که چه اتفاقی برای او افتاده است: سکته مغزی در اواخر فوریه 2018 ، و یک ماه دیگر به دنبال آن. بعید است که او هرگز در مجامع عمومی دوباره هنرنمایی کند.

او به نیویورک تایمز گفت ،” من فلج شده بودم “، و از خانه خود در شمال غربی نیوجرسی صحبت کرد. سمت چپ من هنوز تا حدی فلج است. من می توانم سعی کنم با عصا راه بروم ، اما مدت زمان طولانی برای آن طول کشید ، یک سال یا بیشتر طول کشید. و من واقعاً به این خانه نمی گردم. “

آقای. جارت در ابتدا نمی فهمید که اولین سکته مغزی او چقدر جدی بوده است. وی گفت: “این قطعاً در من فرو رفته است.” اما پس از ظهور علائم بیشتر ، وی را به بیمارستان منتقل کردند و در آنجا به تدریج بهبود یافت تا مرخص شود. سکته دوم او در خانه اتفاق افتاد و وی در یک مرکز پرستاری بستری شد.

در مدت زمان حضور خود در آنجا ، از ژوئیه 2018 تا ماه مه گذشته ، او استفاده پراکنده ای از آن انجام داد اتاق پیانو ، در حال پخش برخی از نقطه مقابل راست دست. وی گفت: “سعی داشتم وانمود کنم که باخ هستم.” “اما این فقط بازی با چیزی بود.” هنگامی که اخیراً سعی در اجرای برخی از آهنگ های معروف bebop در استودیوی خانه خود داشت ، متوجه شد که آنها را فراموش کرده است.

آقای. صدای جارت اکنون ملایم تر و نازکتر است. اما طی بیش از دو مکالمه تقریباً یک ساعته ، او جدا از گهگاه های حافظه ، شفاف و خوانا بود. او اغلب جمله ای سنگین یا ناجور را با خنده مانند بازدم ریتمیک ضعیف ، نقطه گذاری می کند: آه-ها-ها-ها-ه.

تصویر < / span>

مطرح شده در ایمان علم مسیحی ، که از جلوگیری از درمان پزشکی حمایت می کند ، آقای جارت به آن مكانهای معنوی بازگشت – تا حدی. وی گفت: “من کار” چرا من “را خیلی اوقات انجام نمی دهم.” “چون من به عنوان یک دانشمند مسیحی انتظار می رفت که بگویم ،” شیطان ، پشت سرت باش. “و وقتی در این مرکز بودم ، مقداری این کار را می کردم. نمی دانم که آیا موفق شده ام ، به هر حال من اینجا هستم. “

وی افزود: “من نمی دانم آینده من قرار است چه باشد.” “الان احساس نمی کنم مثل پیانیست هستم. این همان چیزی است که می توانم در این باره بگویم. “

بعد از مکث ، او دوباره تجدید نظر کرد. “اما وقتی موسیقی پیانوی دو دست می شنوم ، از نظر فیزیکی بسیار ناامید کننده است. اگر من حتی شوبرت را می شنوم ، یا چیزی آرام پخش می شود ، برای من کافی است. چون می دانم که نمی توانم این کار را انجام دهم و من انتظار ندارم که آن را بازیابی کنم. بیشترین انتظار برای بازیابی در دست چپم احتمالاً نگه داشتن یک فنجان در آن است. بنابراین این یک چیز “شلیک به نوازنده پیانو” نیست. این: من قبلاً تیر خورده ام. Ah-ha-ha-ha. “


اگر چشم انداز < / strong> از کیت جارت که دیگر خود را پیانیست نمی داند مبهوت است ، دلیل این امر این است که به سختی زمانی بوده است که او این کار را نکرده است. او که در آلنتون ، پنسیلوانیا بزرگ شده بود ، یک اعجوبه بود. طبق گفته های خانواده ، او 3 ساله بود که یک عمه جریان نزدیک را نشان داد و به او گفت که صدای جنجالی آن را به موسیقی تبدیل کند – اولین بداهه نوازی پیانو.

آگاهی گسترده مردم جلب شد با او در اواخر دهه 1960 ، زمانی که او در یک گروه گیرنده تسویه حساب به رهبری چارلز لوید ، ساکسیفونیست و نوازنده فلوت بود. درامز درخشان در آن گروه کوارتت ، جک دی جانت ، سپس به مایلز دیویس کمک کرد تا وارد راک و فانک شود. آقای جارت نیز با پیوستن به یک نسخه رشته ای گروه موسیقی دیویس ، این کار را دنبال کرد. در ضبط های زنده ، مداخلات او در پیانوی الکتریکی طلسم می شوند.

آقای. جارت به زودی در کنسرت های خود به چیزی شبیه آن ضربه زد و اجازه داد گذرگاه های بداهه به رویداد اصلی تبدیل شوند. او چند سالی بود که در سال 1975 با این رویکرد روبرو شد ، وقتی که “The Köln Concert” را اجرا کرد – یک نقطه عطف جذاب و مسحورکننده که هنوز هم به عنوان یکی از پرفروش ترین آلبوم های پیانو انفرادی ساخته شده است. همچنین از آن به عنوان یک درس شیئی پیروزی بر سختی ها ، از جمله درد جسمی و خستگی آقای جارت در آن زمان ، و سرخوردگی او نسبت به پیانوی پست یاد شده است.

این احساس غلبه بر موانع سازش ناپذیر یکی از ویژگیهای ماندگار افسانه آقای جارت است. گاهی اوقات در طول سال ها ، حتی ممکن است به نظر برسد که او موانع راه خود را ایجاد کرده است: تبدیل کنسرت ها به آزمایش هایی با شدت هرکول ، و وقفه مشهور در آنها برای هشدار دادن مخاطبانش برای عکس گرفتن یا سرفه های بیش از حد. یک پروفایل مجله نیویورک تایمز در سال 1997 دارای چنین عنوانی بود: “شهید جاز”. سال بعد ، آقای جارت اعلام کرد که با بیماری سخت و مرموزی که به عنوان سندرم خستگی مزمن شناخته می شود دست و پنجه نرم می کند.

وی در حالی که قدرت خود را بازیافت ، یک سری از تصنیف های کتاب آواز را در استودیوی خانه خود ضبط کرد (بعدا به عنوان آلبوم جذاب و عالی “The Melody at” منتشر شد شب ، با تو “). سپس او سه گانه دیرینه خود را که یک واحد جادویی منسجم با آقای DeJohnette و باسیست مجازی گری پیکاک بود ، دوباره تشکیل داد.

اولین کنسرت بازگشت آنها ، در سال 1998 ، به تازگی با سابقه ظاهر شد ، پیوستن به یک دیسکوگرافی حجیم. این روحیه اتحاد شادی آور نه تنها برای آقای جارت و شرکای سه گانه اش بلکه همچنین بین یک هنرمند اجرا کننده و عموم مردم را جلب می کند. وی عنوان آن آلبوم را “پس از سقوط” قرار داد. ECM آن را در مارس 2018 و ناخواسته در حوالی اولین سکته مغزی منتشر کرد.

< p class = "css-158dogj evys1bk0"> از دست دادن حلقه موسیقی آقای جارت را از اواخر دور کفن پوشانده است. آقای پیکاک ماه گذشته در 85 سالگی درگذشت. جون کریستنسن ، درامر کوارتت تأثیرگذار آقای جارت در دهه 1970 ، در اوایل سال جاری درگذشت. آقای جارت همچنین در دهه 70 رهبری یک کوارتت پیشگام آمریکایی را بر عهده داشت و اعضای دیگر آن – ساکسیفونیست دیوی ردمن ، بیسیست چارلی هادن ، درامر پل موتیان ، همه چهره های مهم موسیقی جاز مدرن – نیز از این صحنه عبور کرده اند.

در مواجهه با این حقایق و دیگر حقایق دشوار ، آقای جارت دقیقاً مانند گذشته آرامش در موسیقی پیدا نکرده است. اما او از برخی ضبط های تور نهایی انفرادی اروپا رضایت دارد. وی سال گذشته ECM را به عنوان “مونیخ 2016” به انتشار كنسرت اختتامیه تور دعوت كرد. او حتی علاقه بیشتری به افتتاحیه تور ، “کنسرت بوداپست” دارد که مختصراً آنرا “استاندارد طلا” می نامد.


همانطور که شروع می کند برای کنار آمدن با کار خود به عنوان یک واقعیت ثابت ، آقای جارت در نصب یک پرچم دریغ نمی کند. < p class = "css-158dogj evys1bk0"> وی با استناد به ساکسیفونیست که زبان و روح موسیقی جاز را در دهه 1960 تغییر داد ، گفت: “من احساس می کنم من جان کلترن نوازندگان پیانو هستم.” “هرکسی که پس از او بوق زد ، نشان می داد که چقدر به او بدهکار هستند. اما موسیقی آنها نبود. این فقط یک چیز تقلیدی بود. “

البته ، تقلید – حتی از خود او – با این اختراع ناب و ورقه ای خالی که آقای جارت هنوز ادعا می کند روش اوست. . وی گفت: “من هر زمان قبل از كنسرت تصوری از آنچه كه قرار است بازی كنم ندارم.” “اگر ایده موسیقی داشته باشم ، به آن نه می گویم.” (با توصیف این روند ، او هنوز هم از زمان حال طرفداری می کند.)

فراتر از منابع خلاقانه خودش ، شرایط هر کنسرت بی نظیر است: ویژگی های پیانو ، صدای سالن ، حال و هوای مخاطب ، حتی احساس یک شهر. آقای جارت قبل از کنسرت خود در سالن کنسرت ملی بلا بارتوک چهار بار در بوداپست اجرا کرده بود و احساس می کرد نسبت به عوامل شخصی چه خصوصیاتی دارد: مادربزرگ مادری او مجارستانی بود و از همان کودکی موسیقی بارتوک را اجرا می کرد.

وی گفت: “احساس می كردم كه دلیلی برای نزدیك بودن به فرهنگ داشته ام.”

آغوش موسیقی فولکلوریک توسط بارتوک و دیگر آهنگسازان مجارستانی آقای جارت را به سمت کیفیت تاریک – “نوعی غم وجودی ، بگذارید بگوییم یک ژرفا” – در نیمه اول کنسرت بسیار قدرتمند نشان دهند. نیمه دوم ، همانطور که ستایشگران “The Köln Concert” قدردانی می کنند ، شامل چند مورد از جذاب ترین ساخته های آقای جارت است. این تصنیف ها ، مانند “بخش V” و “قسمت هفتم” ، در برابر قطعات آتولان یا تکه تکه تیز جرقه می زنند ، و به تدریج زمینه را برای یک بیان بالغ ایجاد می کنند که شاید در اوایل کار او امکان پذیر نبوده است.

بخشی از این تکامل مربوط به ساختار کنسرتهای انفرادی آقای جارت است که قبلاً در قوسهای طولانی و نشکن برگزار می شد اما اکنون شامل مجموعه ای از قطعات گسسته است و برای تشویق حاضران است. اغلب اوقات شکل کلی این کنسرت های اخیر فقط پس از واقعیت مشهود است. اما بوداپست یک استثنا بود.

“من این یکی را در حالی که در آن بودم حضور داشتم ، به همین دلیل آن را به عنوان بهترین کنسرت در کل تور انتخاب کردم” ، آقای جارت گفت. “منظورم این است که من آن را می دانستم. من می دانستم که چیزی اتفاق می افتد. “

فاکتور مهم ، او اذعان کرد ، یک مخاطب غیر معمول پذیرا بود. وی گفت: “به نظر می رسد بعضی از مخاطبان وقتی اتفاق دیوانه واری رخ می دهد ، بیشتر تحسین می كنند.” “من نمی دانم چرا ، اما من در بوداپست به آن نگاه نمی کردم.”

با توجه به اینکه آقای جارت به جز قسمت کوچکی از خروجی ضبط شده خود را در مقابل مخاطبان ساخته است ، شهرت متزلزل وی را ممکن است به بهترین وجه به عنوان جنبه آشفته یک وابسته کد شناخته شود ارتباط. او در زمان کنسرت انفرادی سالن کارنگی در سال 2015 ، هنگامی که اعلام کرد ، “این معامله بزرگی است که به نظر می رسد هیچ کس متوجه آن نمی شود: به طور خلاصه این موضوع را بیان کرد: من بدون تو نمی توانم این کار را انجام دهم”.

>

همانطور که مجدداً پیوند خود را با پیانو مذاکره می کند ، آقای جارت با احتمال پایان یافتن رابطه دیگر – رابطه ای که با عموم است – روبرو می شود.

” “در حال حاضر ، من حتی نمی توانم در این مورد صحبت كنم ،” وقتی این مسئله پیش آمد ، گفت و خندش را از بین برد. “این همان چیزی است که من نسبت به آن احساس می کنم.”

و گرچه موفقیت باشکوه “کنسرت بوداپست” باعث افتخار است ، اما دشوار است که ببینید چگونه می تواند ثبت نام کند به عنوان یک تمسخر کیهانی.

آقای جارت گفت: “من فقط می توانم با دست راست خود بازی کنم و این دیگر مرا قانع نمی کند.” “من حتی رویاهایی را می بینم که به اندازه واقعاً بهم ریخته اند – بنابراین خودم را پیدا کرده ام که در رویاهایم بازی می کنم ، اما این درست مثل زندگی واقعی است.”