چگونه به مقابله با یک نژادپرست تاریخ ملی

کار از سوزان, Neiman یک فیلسوف مطالعات آلمان و رویارویی با آن نازی ها گذشته است و طنین خاص در میان مجدد بحث ها

توسط NEWS-SINGLE در 16 تیر 1399
A silhouetted figure with a fist in the air in front of a Robert E. Lee monument
کار از سوزان, Neiman یک فیلسوف مطالعات آلمان و رویارویی با آن نازی ها گذشته است و طنین خاص در میان مجدد بحث ها در آمریکا درباره چگونه به یاد داشته باشید برده داری و تبعیض نژادی است.عکس توسط Eze Amos / گتی

در سال 2019 کتاب "یادگیری از آلمانی ها: مسابقه و حافظه از شر" فیلسوف سوزان Neiman به بررسی راه های مختلف که در آن آلمان و ایالات متحده مواجه گناهان گذشته خود. Neiman که در جنوب آمریکا و در حال حاضر زندگی در پوتسدام چگونه توصیف آلمان با حساب آمیزه ای از طریق یادبود رسمی اعمال یاد و اشکال مختلف در ایران. در واقع فقط به عنوان نازی دوره تبدیل شده است نمونه نهایی از مخلوط نشده و ستم پس از جنگ آلمان تبدیل شده است paradigmatic عنوان مثال در یک کشور است که به طور کامل در نظر گرفته آن گذشته است. می تواند چیزی مشابه ممکن است در ایالات متحده? به عنوان Neiman کتاب به دنبال پاسخ به این سوال آن را نیز در خدمت به عنوان یک تلاش آگاهانه برای "safeguard" در آلمان و رویارویی با سابقه در زمانی که سمت راست رو به افزایش است وجود دارد به عنوان آن را در بسیاری از کشورها است.

من به تازگی صحبت با تلفن با Neiman میان تجدید بحث در ایالات متحده برانگیخت در بخشی از کشتن جورج Floyd—در مورد چگونه به یاد داشته باشید برده داری و تبعیض نژادی و افزایش اختلاف بر سر اینکه آیا مؤتلفه خاطرات باید هر مکان در امریکا امروزی است. در طول مکالمه ما که ویرایش شده برای طول و وضوح مورد بحث ما چرا در آن زمان آلمانی ها بیش از بسیاری از مردم فکر می کنم برای آمدن به مقابله با نازیسم مختلف راه های شرق و غرب آلمان با نزدیک شدن به میراث رایش سوم و چه تجربه آلمان با پرداخت غرامت می توانید آموزش, ایالات متحده است.

کتاب خود را به طور کلی توصیف آلمان تلاش, اما شما در حال حاضر کشور به عنوان مصرف چند دهه به جایی که آن را انجام داد. چه چیزی تغییر کرده است ؟

زمان و فشار است. فشار آمد در غرب آلمان از جامعه مدنی است. در شرق آلمان را از رهبری بودند که کمونیست ها و کسانی که به رسمیت شناخته شده است که کمونیست شده بود اولین گروهی که نازی ها حمله کردند. شما تا به حال از بالا به پایین روند در یک طرف از آلمان و از پایین به بالا روند در طرف دیگر.

من اصلا ایده آل فرایند است که آلمانی ها از طریق رفت و در رو به جنایی خود گذشته است. آن را بی میل بود و آنها در مواجه با مقدار زیادی از واکنش. بسیاری از افراد در خارج از آلمان آمده اند به فکر می کنم نازی بار آنقدر افتضاح است که لحظه به لحظه جنگ را بر ملت آلمان رو به پایین بر روی زانو و التماس برای کفاره. و این تنها مورد نیست. در واقع تعداد کمی از مردم که از دریافت بر روی زانو های خود را مانند ویلی برانت در سال 1970 بودند تخطئه توسط اکثریت هموطنان خود را.

شما در حال اشاره به غرب صدراعظم آلمان سقوط کرد که به زانو خود را به عنوان یک ژست کفاره در ورشو در سال 1970.

دقیقا. وجود دارد یک تصویر معروف که رفت و در سراسر جهان و من فکر می کنم که برای بسیاری غیر آلمانی ها آن را به یاد تصویر از پس از جنگ آلمان است. اما آن را قابل اعتماد نیست. فکر می کنم در مورد Brandt خود را که به عنوان یک سوسیال دموکرات رفت و به تبعید به محض این که نازی ها در زمان قدرت. بنابراین شخصا او تا به حال هیچ چیز به کفاره. اما او هنوز هم احساس کردند که به عنوان رهبر یک ملت او را باید یک حرکت. آنچه که ما نمی دانیم و یا آنچه اکثر مردم نمی دانند این است که اکثریت این کشور فکر اشتباه شد او بر روی زانو خود را و کفاره و به خصوص به تسلیم قبل از مردم اسلاو.

بنابراین تغییر از دیدن خود به عنوان جنگ بدترین قربانیان—و من دیده ام دهان رها باز زمانی که من این را به مخاطبان آمریکایی, اما آنها واقعا خود را به عنوان جنگ بدترین قربانیان. این چیزی است که آلمان ها تمایل به بحث در مورد. آنها به شما بگویم در مورد خود نازی پدر و مادر و یا خود نازی ها, معلمان, اما آنها نمی گویند که پدر و مادر خود را نه تنها رفت و همراه با نازی ها اما فکر خود را به عنوان بدترین قربانیان جنگ. و متوجه شدم که این همان استعاره است که می شنوید در میان هواداران از دست رفته شود. "شهرهای ما سوزانده شد مردان ما زخمی شدند و یا قرار دادن در زندانی از اردوگاه های جنگ. ما زنان نقض شده ما کودکان گرسنه بودند و در بالا از آن, damn Yankees مقصر ما برای جنگ است." این دقیقا همان احساسات است که شما می شنوید در غرب آلمان است.

من فکر می کنم آن را بسیار طبیعی است برای هر کس به می خواهید برای دیدن اجداد خود و کشور خود را به عنوان قهرمان. و اگر شما نمی تواند انجام دهد قهرمانانه و سپس حرکت خود را و ملت خود را به عنوان یک قربانی است. اما این حرکت از دیدن خود به عنوان یک ملت از قربانیان به یک ملت از عاملان یکی که آلمانی ها در نهایت و با مشکل بزرگ ساخته شده است. و این یک سابقه تاریخی.

گمان می کنم یکی دیگر از چیزی است که پیچیده داستان است که آلمانی ها را تبدیل به قربانیان این معنا که خود را در شهرستانها سوزانده شد غیرنظامی کشته شدند بسیاری از زنان مورد تجاوز قرار گرفته بودند توسط سربازان روسی وجود دارد بزرگ جمعیت اخراج از آلمانی زبان مردم از دیگر کشورهای اروپایی—

آیا من می توانم فقط قطع شما ؟ ما همیشه از شنیدن در مورد تجاوز ارتش سرخ. تمام ارتش تجاوز نظامی زنان است. اگر شما به پایین به جنوب عمیق حس قربانی است که هنوز هم بسیار قوی است. و آن را به طور کامل غیر قابل توجیه. من فکر می کنم شمال همیشه می خواستم به نگاه در جنوب به عنوان منبع از مشکلات ما است.

در سال 2018 من رانندگی در جاده و تلاش برای نگه داشتن خودم بیدار با آواز خواندن همراه به رادیو و ترانه در آمد. آن Joan Baez آواز "شب می راندند پیر Dixie پایین" و من ناگهان متوجه شدم که من می توانم آواز خواندن همراه به آهنگ دیگر. این امر می تواند مانند آواز خواندن یک ملودی زیبا برای شب می راندند ارتش ، و جوآن بائز نه تنها با سنگ در ماه مارس در واشنگتن او خواند در سلما زمانی که مردم سفید پوست کشته شدند. بنابراین او حقوق مدنی creds به عنوان خوب به عنوان آنها می آیند و در عین حال او می تواند با این وجود ثبت این آمار این است که یک مرثیه برای از دست رفته شود. بنابراین من فکر می کنم این واقعا مهم است که ما می بینیم که به عنوان یک آمریکایی مشکل است. جنوب بزرگ شود آن را یک آمریکایی جهل از تاریخ ما است.

شما در مورد آن صحبت بودن پایین به بالا روند در غرب آلمان و من فکر می کنم این راه است که به طور معمول در مورد صحبت این است که آن نسل است. که کودکان و نوجوانان در سال 1968 نسل شروع به اعمال فشار بر پدر و مادر خود را به آنها بگویید چه اتفاقی افتاده است و چرا.

تغییر نسلی را قطعا نقش داشته است. اما این آغاز بسیار زودتر. آن را نه یک جنبش است. وجود دارد clergypeople که کاملا درگیر در راه اندازی سازمان های که فرستاده افراد جوان به کار در kibbutzim و یا مکان های دیگر که در آن کمک به قربانیان نازی ها مورد نیاز بود. من فکر می کنم یک چیز واقعا مهمی است که اتفاق افتاده بود آغاز انتشار خاطرات بازماندگان. که ارائه یک تصویر به خصوص در غرب آلمان است که در دسترس نیست. در شرق آلمان راه وجود دارد بیش از یک هزار جلد کتاب و یک هزار فیلم ساخته شده در مورد هولوکاست و دیگر جنایات نازی ها. من فکر می کنم هنر یک تابع در اینجا به عنوان آن را باید در سادگی کمک به ما برای دیدن چیزهایی از دیدگاه دیگری. و من فکر می کنم آن است که بازی نقش مهمی در تجدید مدنی-جنبش حقوق در امریکا است. من فکر می کنم که کار ما بزرگترین نویسندگان مانند Toni Morrison, اما همچنین بسیاری از دیگران است واقعا تغییر دیدگاه ما از آنچه در آن است به یک آمریکایی و چه آمریکایی های سیاه و سفید را از طریق بوده است.

شما نیز تا به حال مردم خواستار به حفر فاسد اردوگاه های کار اجباری و آنها را تبدیل به یادبود—یا اتاق های شکنجه از گشتاپو که کشف شد توسط یک گروه از نهاد های جامعه مدنی فعالان در برلین که در حال حاضر بودجه توسط دولت اما در آن زمان آنها نیست. دولت بود و نه بیش از حد خوشحال است در مورد هر یک از این.

من فکر می کنم سفر همچنین نقش: واقعیت این است که در اروپا مردم شروع به درک که وجود دارد بسیار متفاوت از نسخه های تاریخ است که آنها نمی صحبت کردن در مورد. برای یک نسل از آلمانی ها بودند که به دنیا آمده یا در طول یا پس از جنگ, تاریخچه اساسا متوقف شد و در سال 1933. شما فقط نمی یاد در مورد آن در غرب آلمان است. اما از آن مهم است به منظور توسعه برنامه های درسی که در واقع نشان می دهد هر دو ظهور نازی ها و آنچه آنها را به قربانیان خود را. دوباره آن را کامل کامل نیست. اما آن را ترکیبی از نیروهای که همه بسیار مهم است.

من نوشت: یک قطعه در اقیانوس اطلسدر ماه سپتامبر در مورد چگونگی وجود نداشت نازی یادبود و البته کسی نوشت به سردبیر و گفت: "در اینجا یکی است." و حقیقت این است که وجود دارد یک زن و شوهر که نه من و نه هیچ یک از دوستان من می دانستم که در مورد, چرا که آنها در کوچک و روستاها. اما تقریبا همه آنها برداشته شد. رایش سوم بود و تنها فعال برای دوازده سال پس وجود ندارد مقدار زیادی از زمان برای ساخت بناهای تاریخی. و متحدان مقرر آنچه در خیابان ها و دفاتر بود به تغییر نام و صلیب های شکسته تا به حال گرفته شده از ساختمان های عمومی. وجود ندارد که از آنجا که تا به حال برداشته شود اما این ایده که این افراد باید memorialized به هیچ وجه حتی اگر شما هنوز هم به حال اعضای خانواده و عزاداری برای آنها بود و نه فقط انجام می شود. چه اتفاقی افتاد به جای مجموعهای از بناهای تاریخی هر دو به افرادی که در برابر نازی ها و به قربانیان خود را.

در غرب شما تا به حال سیاستمداران مانند سابق صدراعظم هلموت کول بیان بد خلق نگرش در مورد ایالات متحده با داشتن یک یادبود هولوکاست. پس چقدر از این آیا شما فکر می کنم بود طلبانه انجام می شود به آلمان بیشتر برای خوشایند دیگران ؟ و سپس به طور مشابه در شرق آنها علاقه مند به تمرکز بر فاشیسم را, جنایت, چرا که آنها نیز در حال اجرا غیر دموکراتیک دولت استبدادی و می خواستم به تمرکز توجه در جاهای دیگر.

سیاستمداران همیشه چیزهایی برای انگیزه های سیاسی. من فکر می کنم که چه چیزی باعث می شود آنها را سیاستمداران است. قطعا آنچه شما در حال صحبت کردن در مورد در غرب آلمان بود که صریح و روشن. این تصمیم توسط کنراد Adenauer به پرداخت غرامت به دولت اسرائیل و به فرد هولوکاست قربانیان به صراحت ساخته شده به عنوان یک تلاش, اول از همه برای ساخت آلمان قابل قبول به غرب دوباره. و در همان زمان وجود دارد که واقعا بسیار ستمکار تجارت بود که "ما خواهیم پرداخت و پس از آن ما می تواند فقط سکوت. ما نگه داشتن همه ما پیر نازی ها در دفاتر خود" است که اتفاق افتاده است. "ما نمی خواهد تحت تعقیب قرار دادن مردم است. ما نمی خواهد صحبت در مورد گذشته است. ما پرداخت می شود ما حق. که در آن است." آن Adenauer که حتی یک جمله معروف که او در حال اجرا بود در برابر Brandt برای صدراعظم آلمان در سال 1962: "چه شد آقای برانت انجام در خارج از کشور برای دوازده سال؟" بنابراین شما تا به حال خیلی چیز ساخته شده است که Brandt خوب آلمانی در چشم از جهان او را بد آلمان از حزب دموکرات مسیحی.

سرمه جالب در مورد, چرا که من فکر می کنم سرمه در واقع تکامل یافته است. من واقعا به سختی یک کلمه خوب برای گفتن در مورد مرد. او گفت که او نمی باید هر گونه مسئولیت برای نازیسم با توجه به "رحمت از اواخر تولد" است که به نوع یک استعاره. و البته شما را سرزنش نمی کند مدت سه سال او سه بود که نازی ها در زمان قدرت—اما می گویند شما هیچ مسئولیتی در قبال ملت ایران است که شما منجر بسیار مشکل ساز است. با وجود احساسات خود را در مورد موزه هولوکاست در واشنگتن او واقعا مبارزه برای یادبود هولوکاست در برلین است که تعجب آور است. کاملا مطمئن نیستم که چرا او می خواست به انجام این کار کرد.

بنابراین وجود دارد قطعا بسیار بدبینانه لحظات در غرب آلمان است. در سال 1985 به وجود آمده بسیار معروف سخنرانی رئیس جمهور, Richard von Weizsäcker که در آن او در نهایت به نام مه 8 "پایان جنگ بعد از آزادی است." دوباره آن را به نام شده بود که چهل سال در شرق آلمان اما از آن زمان بود که مردم را متوقف توصیف آن به عنوان بعد از فریب و یا بعد از تسلیم بی قید و شرط است که چگونه آن را شرح داده بود. و من فکر می کنم که ترکیب نیروی این عناصر از جامعه مدنی واقعا حرکت سیاستمداران محافظه کار مانند Weizsäcker و سرمه بودند که نه سوسیال دموکرات ها با هر وسیله ای.

آلمان شرقی در مورد پیچیده تر است. افرادی که فرار از کشور بودند یا در اردوگاه های کار اجباری و یا فرار آنها به تبعید به اجتناب از آنها و یا جلوگیری از کشته شدن. بنابراین خود را ضد فاشیسم بود و نه بدبینانه در همه. آن را بسیار عمیق آن را بسیار شخصی است و آنها واقعا متعهد شدند به تاسیس یکی دیگر از آلمان است. و البته این یک سیستم استبدادی. و این است که حتی صحبت کردن در مورد اتحاد جماهیر شوروی وابستگی; و من نه دفاع از استالینیسم.

من خوشحالم که ما هر دو در آن به توافق برسند.

اما آنچه که یکی به یاد داشته باشید در تلاش برای درک آنچه در شرق آلمان انجام داد این است که این افراد تا به حال دیده می شود شکست نهادهای دموکراتیک. آنها کاملا ترسیده گفت: به افرادی که زندگی کرده بود تحت تبلیغات نازی ها برای سیزده سال "O. K., بچه ها, فقط انتخاب هر کس که دوست دارید."

فقط برای روشن شدن: اتحاد جماهیر شوروی ماهواره متحده که تحت تبلیغات نازی ها برای سیزده سال نمی شد با توجه به حق رای دادن.

که درست است. من امیدوارم که شما لبخند هنگامی که شما گفت: "من خوشحالم که شما هستید و نه دفاع از استالینیسم."

بله من شوخی.

من می دانستم که این فصل بود و بحث برانگیز ترین کتاب. من می دانم که آن را می رود به شدت در برابر تصویری که ما از شرق آلمان است. همه بسیاری از مردم در مورد شرق آلمان بود. اما یکی از چیزهایی که من به تحقیق که فصل در علاوه بر این به دنبال تعداد زیادی از اعداد و ارقام بود که برای مصاحبه با شرق آلمان. با یک استثنا همه آنها تا به حال مخالف pasts گرفته بود شخصی خطرات بوده است تنزل مقام از شغل زیرا آنها مخالف سیستم—و این نمی شد بله-مردان یا زنان توسط هر کشش از تخیل. همه آنها بخشی از مخالفت با رژیم استبدادی. و همه آنها گفت: "من می توانم انتقاد از این و آن در مورد G. D. R. اما ضد فاشیسم واقعی بود."

چه هستند برخی از راه های که در آن شما فکر می کنم آمریکا از تلاش برای به یاد داشته باشید ما در گذشته در اطراف مسائل نژادی می آید تا کوتاه ؟

ما یک نود در سال سوراخ در تاریخ ما است. من گاه به گاه پرداخت بازدیدکننده داشته است به پارک تفریحی در کوه سنگ, گرجستان, و من تا به حال هیچ ایده زمانی که این بنای عظیم به کنفدراسیون ساخته شده بود. من تا به حال هیچ ایده از دست رفته به علت سابقه و متنوع تلاش است که آنها ساخته شده از طریق بازنویسی تاریخ از طریق ساخت بناهای طریق هالیوود در یک واقعا جدی در راه است. و آن را نه فقط در "بر باد رفته" یا "تولد یک ملت است." وجود دارد صدها نفر از فیلم ستایش کنفدراسیون چرا که هر کس می خواهد به یک شورشی درست است ؟ بنابراین من تا به حال هیچ ایده از هر یک از آن تا زمانی که من شروع به انجام این تحقیقات است.

حتی عبارت "جیم کرو" که همواره مرا دیوانه است بیان است که باعث می شود آنچه برایان استیونسون تماس سن نژادی ترور به نظر می رسد زیبا و دلفریب, caricatured. آره ما می دانیم وجود دارد جداسازی اما خواستار آن "جیم کرو" در حال حاضر اجازه می دهد تا ما را به آن را بسیار کمتر به طور جدی از ما باید. و به همین دلیل من هرگز از بیان کنه. این مانند کسی نام کل دوره نازی پس از ترین ضد سامی طنز بازیگر از نسل.

آنچه ما باید به دنبال انجام در عمل ؟

مجسمه ها واقعا نیاز به رفتن ، و آنها در حال رفتن. این یک عمل نمادین است اما به عنوان یک نماد مهم. و این ایده است که این مجسمه ها در مورد تاریخ و یا میراث مسخره است. ما نمی تتم هر قطعه از میراث ما است. ما انتخاب کردن آنچه ما می خواهیم مردم را به یاد داشته باشید. آثار قابل مشاهده هستند ارزش. آنها تصویر کشیدن مردان و زنانی که تجسم ارزش هایی که ما می خواهیم جامعه ما برای به اشتراک گذاشتن که ما می خواهیم فرزندان ما یاد بگیرند. به طوری که آنها مجبور به رفتن. و امیدوارم این روند باید دموکراتیک و عمومی یک. آنها لازم نیست همه نیاز به رفتن به بندر. Contextualization می تواند یک گزینه در برخی از موارد است. این واقعا نیاز به تصمیم مورد به مورد. اما ما باید اذعان کرد که ما نمی گذارم, تاریخ ما حفظ ارزش ها و کسانی که به ارزش هایی که ما می خواهیم در قرن بیست و یکم.

ما نیاز به ادامه آموزشی فرآیندهای است که آغاز شده است. و وقتی که من می گویند "آموزشی" مدارس مهم هستند اما من واقعا فکر می کنم رسانه ها, فرهنگ و هنر هستند حداقل به عنوان مهم است. وجود دارد که فیلم ساخته شود و بودجه; کتاب وجود دارد که باید نوشته شود و به عنوان خوانده شده.

چگونه باید آلمانی کتاب های درسی و آلمانی فرهنگ برخورد با نازی دوره?

آنچه که من فکر می کنم ما می توانند یاد بگیرند از این مثال این است که ضد نژاد پرستی و یا رو به گذشته خود است نه یک واکسن. آن را یک شات گزینه است. این یک فرایند است که شما نیاز به ادامه به رفتن را از طریق و آن را تغییر نسل. مردم را ببینید, تاریخچه متفاوت است. نسل های مختلف داشته باشد ، من همچنین می خواهم به تاکید است که آن را فقط به تجدید نظر در کتابهای درسی است. من واقعا فکر می کنم فرهنگ عامه است حداقل به عنوان مهم به عنوان آنچه که در مدارس تدریس شود, شاید بیشتر از آن.

وجود دارد یک سوال از سوسیال دموکراسی. هیچ آلمانی چه کسی می تواند محتوای خود را با این مجموعه ای از برنامه های اجتماعی است که برنی ساندرز بود برای استدلال چرا که در آلمان—به عنوان در سایر نقاط اروپا و به ویژه اسکاندیناوی—حقوق کار, مراقبت های پزشکی, آموزش و پرورش, پرداخت, تعطیلات, همه آن چیزهایی که در نظر گرفته حقوق و مزایای. و به عنوان به زودی به عنوان شما مفهوم آنها را به عنوان حقوق بشر, شما باید یک کار بسیار متفاوت و ساختار اجتماعی است. بله ما نابرابری درآمد و حتی گاهی ما بی خانمانی است, اما آن را فقط هیچ چیز مانند مقیاس است که شما در ایالات متحده و این نه به طور خاص نژادی سوالات. اما مردم از رنگ ها به طور نامتناسبی تحت تاثیر آنها است.

به عنوان خوانده شده کتاب خود را, من در تلاش بود به فکر می کنم بزرگترین تفاوت بین برده داری و تبعیض نژادی و آمیزه. و این چیزی است که نگه می دارد چسبیده به من است تفاوت در زمان است. آمیزه که شما ذکر شد بیش از دوازده سال است. در تاریخ آمریکا این همه راه را تا به امروز. به نظر می رسد مثل یک راه وجود دارد که در آن راحت تر به آن می گویند "اوه دوازده سال دوره که ده سال اما بقیه از تاریخ آلمان است با شکوه." من می دانم که وجود دارد دیگر blotches در تاریخ آلمان مانند جنگ جهانی اول. اما چه چیزی شما فکر می کنم که ایده?

این یکی من فکر می کردم حدود زیادی است. و اولین چیزی که می توان گفت این است که این قیاس است که کمتر مهم است که شما را استیونسون ادعا می کنند که برده داری نبود به پایان رسید و در سال 1865. آن تکامل یافته است. و اگر شما را تا پایان قانونی تبعیض نژادی با حقوق مدنی در سال 1964 پس در واقع ما در مورد همان محل که در آن آلمان ها بودند شاید کمی بعد پس از سال 1945. اما شما حق دارد که اساسی نهفته در قلب تاریخ آمریکا است. و تصدیق کرد که در حال رفتن به شامل دردناک حساب. و توسط راه وجود دارد یک دوره فرهنگی تاریخی در زمانی که مردم که من آویزان با زمانی که من برای اولین بار به اینجا آمدند و در دهه هشتاد نمی بخوانید گوته چرا که همه از سنت فاسد بود. چرا که همه از سنت به پایان رسید که در رایش سوم.

من به یاد داشته باشید پدر بزرگ من گفت که او هرگز خرید یک ماشین.

راست. باور من مادر من شوکه شد و بنابراین شد بسیاری از افراد زمانی که به من گفت: من که قرار بود برای گذراندن یک سال در برلین در سال 1986. اما حتی آلمانی ها احساس کردند که راه. حتی آلمانی ها گفت: "این فرهنگ آلوده شده است." در حال حاضر آنها در حال توسعه با خوشحالی بسیار متنوع تر مشاهده زیرا مردم نیاز به نوعی از نظر سالم در کشور خود نقاط قوت و همچنین نقاط ضعف آن و چه طوری بود سنگدلانه و غم انگیز است. آن را نیز به سادگی سخت گذشته است. امریکا واقعا تنها کشور در جهان است که نمی ادعا می شود دهکده توسط, تصادف, راست? شما تا به حال توتن ها فرود در اینجا و نورمن فرود وجود دارد و شما تا به حال این قبایل که گرد هم آمدند و در نهایت آنها را توسعه نوعی از ساختار سیاسی. ایالات متحده ادعا می کند به تاسیس این آرمان که آن را نقض و در مفهوم آن. و آن مشکل این است که ما واقعا باید به صورت.

در آلمان ما یک سوسیال دموکرات رئیس جمهور آنها را بسیار دوست دارم و به نقل از در پایان کتاب است. ریاست جمهوری هستند تا حدودی موضع رسمی اما آنها باید اقتدار اخلاقی و این خاص رئیس جمهور فرانک والتر اشتاین مایر می گوید زیادی در مورد این سوال. او فقط به بحث در هفتاد و پنجمین سالگرد پایان جنگ که در آن او گفت: "این کشور شما می توانید تنها با یک قلب شکسته." من فکر می کنم این چیزی است که ما را به می گویند در مورد خودمان.

خوشبختانه ایالات متحده همواره این مفهوم از "دیگر امریکا است." بنابراین ما باید یک لیست از افرادی که از اوایل سعی کردم به امریکا تحقق بخشیدن به آرمان های آن ادعا کرد به دنبال دارد. و من فکر می کنم آن را بسیار مهم است که آفریقایی-آمریکایی ها بسیار مهم است که در سنت "دیگر امریکا است." و این قابل توجه است. ما ممکن است فکر می کردم پشت به آفریقا جنبش خواهد بود جذاب تر به مردم که گرفته شد در برابر خود خواهد شد و در عین حال مردم شد و گفت: "نه. ما هستند که در حال رفتن به امریکا زندگی می کنند تا به آن آرمان است." و وجود دارد مقدار زیادی از مردم سفید در آن موقعیت به عنوان به خوبی. من unhopeful در این لحظه. اما ما باید به باز کردن بسیاری از دروغ.

غرامت چیزی است بدیهی است که مردم بحث در مورد به عنوان کفاره به جهت سابقه و گرفتن به یک جای جدید ، چقدر غرامت به آلمان انجام می شود در حال حاضر هفتاد و به علاوه سال بعد ؟ و وجود دارد هر چیزی شبیه است که ایالات متحده می تواند و یا باید انجام دهید ؟

همانطور که گفتم اولیه غرامت پرداخت شد و ناخواه و با این نوع سازش: "آیا ما می توانیم خفه شو در مورد جنگ اگر ما به شما این پول؟" که ابتدا در Adenauer دوره است. در پایان قرن بیستم زمانی که ما تا به حال یک سوسیال دموکرات و سبز دولت وجود دارد کاملا متفاوت از یک فرایند است که تاسیس شد: مشترک دولت و شرکت های بزرگ غرامت صندوق که به صراحت نام خود را "حافظه مسئولیت و آینده است." این به طور خاص بودجه اختصاص داده شده برای آموزش و پرورش است.

من یک اقتصاددان بنابراین آنچه که من می توانید در مورد بحث عدالت از پرداخت غرامت. و من کاملا ضد و نقیض در زمانی که من در مورد این سوال در طول نوشتن این کتاب. من بیشتر کشیده شده به سمت این دیدگاه که مردم مانند کرنل وست و برنی ساندرز شد حمایت است که "اجازه دهید ما سوسیال دموکرات برنامه ها برای تضمین مناسب و معقول دستمزد حقوق کارگران بهداشت و درمان." که باید در اولویت باشد.

و من فکر تغییر در موضوع وقتی که من شروع به پرسیدن از خودم سوال "چه می شود اگر یک یهودی از بازگشت از تبعید و یا یک اردوگاه کار اجباری به آلمان دریافت کرد فقط همان بسته از حقوق اجتماعی است که همسایگان بود ؟ آیا ما فکر می کنیم که چیزی دیگری بود بدهکار است؟" بیشتر سفید آمریکایی تبار هستند از افرادی است که پس از جنگ داخلی به طوری که آنها تا به حال هیچ چیزی برای انجام با برده داری. اما ما قطعا سود از چیزهایی مانند پرداخت وام مسکن—که اجازه سفید آمریکایی ها برای رفتن به طبقه متوسط است. کسانی که هنوز تفاوت که نیاز به خطاب.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.ly
آخرین مطالب