می گویند این پایان نمی

... می گویند ما زندگی می کنند می گویند ما را فراموش نکنید, ماسک که نگهداری می شود ما از مرگ از نامرئی اما می

توسط NEWS-SINGLE در 18 خرداد 1399

... می گویند ما زندگی می کنند می گویند ما را فراموش نکنید, ماسک
که نگهداری می شود ما از مرگ از نامرئی
اما می گویند ما هرگز فراموش نخواهد شد نامرئی
ماسک ما متوجه ما شده بود با پوشیدن
اکثر ما زندگی disguising و خود را از
هر یک از دیگر. می گویند ما نمی خواهد حجاب خودمان را دوباره
که روح ما را حفظ خواهد کرد تنفس timelessly,
که ما نمی خواهد به بازگشت به مشکلات ناسازگار بودن زندگی ما
با لیست ها و قرار ملاقات. می گویند ما را
ما روز سیار به آفتاب, دوش, ضربه
به عنوان یک ستاره در حال سقوط. به این می گویند ما نیست پایان ...

... می گویند من به عنوان هیجان زده به عنوان یک پسر در حال چرخش
دوباره در من آرایشگر صندلی به او بگویید که چگونه
من می خواهم از دست رفته خود بالدار قیچی غوغای
من دور پشمالو مو گرفتی چشمان من
خود را گرم ابرها از فوم تیز عشق
از تیغ مناقصه سکته مغزی در ریش من است.
می گویند من شانس بیشتری برای گفتن بیش از
با تشکر شرلی در خط پرداخت ستایش
فیروزه و طلا و جواهر و پسرش در, عکس
ضبط به ثبت نام جرات به سوال در مورد
او سرطان گلو. می گویند این نیست پایان او ...

... بگو مادر من چشم ابری نمی میرند
از بوسه خداحافظی من در گذشته به او می گویند
که نبود ما final goodbye, و نه ما
رشته شود پشت یک قرنطینه پنجره
تلاش برای دیدن ما شکسته چهره فراتر از
تابش خیره کننده ما را بخوانید لب مطبوعات گرما
ما کف دست به شیشه سرد. می گویند من نمی
توان نگهداری از او را به بالین او را گوش
آخرین کلمات است که ما باید سال به صحبت می کنند
از دهه ما ناگفته دوست دارم که
جدا ما. می گویند این نیست که چگونه ما پایان ...

... می گویند تمام رستوران صندلی ها را دریافت خواهد کرد
روی پای خود است که ما همه برای یکی دیگر از نشستن
عمر savoring همه ما تا به حال هرگز به طور کامل
چشیده: سرور به عنوان شاعر دکلمه طعم
نه در منو شمع سوسو
به عنوان اشتها آور و دوستان تند شایعات و غنی
پر رو خنده های entrées از خاطرات
دیگر شش فوت از هم جدا عزیزمان لب
به عنوان مخملی به عنوان شراب دسر خدمت کرده است
شیرین در چشمان خود را. می گویند این است که هیچ کس تا پایان ...

... می گویند و من را حفظ خواهد کرد در حد عالی رساندن
ما خانه پخت و پز با هم پیدا کردن دستور العمل های جدید
برای عشق در آشپزخانه: ما بوسه و اشک
در حالی که dicing پیاز, تخم مرغ, ترک خوردگی در لحن
به آرتا را croon, رقص, همانطور که ما در حرارت بالا
فر. می گویند ما هرگز متوقف جشن گرفتن
طعم و مزه از ما داستان های شیرین و یا ترش اما
می گویند جدول ما هرگز توان فقط برای یک,
می گویند هیچ کدام از ما می میرد, بسیاری از به سلامتی!
به ما سلامتی خوب است. می گویند ما هرگز به پایان خواهد رسید ...

... می گویند ما همه هنوز هم وقت ما یک بار
نیاز به راه رفتن به تنهایی و به آرامی از طریق
محله های ما نگه داشتن توجه ذن
از anthills و پیاده رو ترک شکوفا
علف های هرز از yappy سگ و سکوت چرخش مجموعه
زنگ در حیاط شسته و رفته هجز پنهان
قصرها و ژولیده چمن از سوار کردن
خانه. می گویند ما فراموش نخواهد شد ما دیدن
که هر نوع از زندگی است که به زندگی ارزش زندگی
ارزش صرفه جویی. می گویند این است که هیچ کس تا پایان ...

... و یا می گویند این خواهد بود که پایان من, می گویند عشق
دست دستکشهایش ریخته, gowned فرشتگان به خطر می اندازند
زندگی خود را به صرفه جویی در معدن قادر نخواهد بود به
نگه داشتن من در اینجا. می گویند این آخرین نفس
من آخرین شعر را از من گذشته افکار:
من شاهد عظیم swarms از کرم شب تاب
فضل باغ من هرگز مانند قبل کشیده شده
به هوایی پاک ما متکبر حرص و آز
خود را به تب و تاب بودن یک فلاش بک به زمان قبل از
ما فال از زمین بدون ما یک یادآوری
ما هرگز ایمنی بدن به طبیعت است. من می گویم این
ممکن است در پایان ما همیشه مورد نیاز
برای شروع دوباره. من می گویم ممکن است این پایان
به اجازه دهید ما امیدواریم که برای درمان به تکامل برسد
ستاره ها. دوباره من می گویند: درمان, تکامل برسد
و تبدیل شدن به ستاره که شد ما—
یا نه این است که یا ما نیست پایان.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب